http://lahotiyan313.ParsiBlog.com | ||
دوباره تنگ غروب و.....خدا دلم تنگ است برای دیدن روحم بیا ،دلم تنگ است دوباره تنگ غروب و سکوت وتنهایی شبیه داغ شفق ،بی صدا، دلم تنگ است دوباره تنگ غروب است و آسمان سرخ است شبیه داغ دل لاله ها ، دلم تنگ است سری بزن به دلم ، در غروب دلتنگی سری بزن به دلم ، آشنا، دلم تنگ است چگونه با تو بگویم ، زعمق اندوهم ؟ چگونه با تو بگویم ، چرا دلم تنگ است؟ صدای روشن بال فرشته می آید برای حال خوش " ربنا " دلم تنگ است فرشته ها به دلم داغ عشق بگذارید برای گفتن " قالوا بلی " دلم تنگ است دلم برای پریدن بهانه می گیرد برای لاله شدن ،ای خدا، دلم تنگ است
[ پنج شنبه 91/3/25 ] [ 10:56 صبح ] [ لاهوت ]
[ نظرات () ]
آرزویم نه به دل باغ بهشت و حور است
نه مرا جنت و فردوس برین منظور است
یا غریب الغربا پاره قلب زهرا
خواهشم خواهش سلمانی نیشابور است این دوبیتی با توجه یه داستان مردیه که شغل سلمانی داشت و یک روز که موهای امام رضا (علیه السلام )را کوتاه میکرد به مدد امام رضا قیچی او تبدیل به طلا شد و این مرد از امام رضا (علیه السلام) درخواست کرد تا قیچی او را به حالت اول بازگرداند اما لحظه مرگ به بالین مرد حاضر شود تا از شفاعت آقا بهره ببرد و امام رضا (علیه السلام )هم در لحظه مرگ این پیر مرد، بر بالینش حاضر شد و این پیر مرد در حالی که سر بر پای امام رضا (علیه السلام)گذاشته بود جان داد.
[ چهارشنبه 91/3/24 ] [ 6:13 عصر ] [ لاهوت ]
[ نظرات () ]
الو منزل خداست ؟
این منم مزاحمی که آشناست . هزار دفعه این شماره را دلم گرفته است ولی هنوز پشت خط یک صداست . شما که گفته اید پاسخ سلام واجب است . به ما که می رسد حساب بنده هایتان جداست ؟ الو! دوباره قطع و وصل تلفنم شروع شد . خرابی دل من است ، یا که عیب از سیم هاست ؟ خدا صدای تو نمیرسد . کمی بلند تر صدای من چطور ؟ خوب و صاف و واضح و رساست ؟ اگر اجازه میدهی برات درد و دل کنم . شنیده ام که گریه بر تمام دردها شفاست . خدا مرا بغل کن . کمی نوازشم بده ، حظور دست های تو عجب گرم و با صفاست . سر مرا به شانه ات بگیر تا سبک شوم پناهگاه این دل شکسته شانه ی شماست . خدا مرا ببخش باز هم مزاحمت شدم ، دوباره زنگ میزنم دوباره تا خدا خداست
[ سه شنبه 91/3/23 ] [ 12:53 عصر ] [ لاهوت ]
[ نظرات () ]
دیروز از هرچه بود گذشتیم ،امروز از هرچه بودیم میگذریم!!! آنجا پشت خاکریز بودیم ،اینجا در پناه میز!!! دیروز دنبال گمنامی بودیم ،امروز مواظبیم ناممان گم نشود !! جبهه بوی ایمان میداد اینجا ایمانمان بو میدهد آنجا روی در اتاقمان مینوشتیم «یاحسین(ع)فرماندهی از آن توست »اینجا مینویسیم «بدون هماهنگی وارد نشوید»
(قسمتی از وصیتنامه سردار عشق شوشتری)
[ جمعه 91/3/19 ] [ 7:58 عصر ] [ لاهوت ]
[ نظرات () ]
|
||
[ قالب وبلاگ : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin] |